فصل دوازدهم از کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید: ذهن ناخودآگاه
معرفی کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید
بسیاری از افراد نام ناپلئون هیل را در سطح جهانی با نگارش کتاب بسیار پرفروش "بیندیشید و ثروتمند شوید"، شنیده اند. در واقع نوشتن این کتاب، شهرت او را تا حد زیادی گسترش داد. امروزه هم کتابهای هیل به عنوان یکی از برترین ها در دسته بندی موفقیت شخصی شناخته می شود.
هرچند تاریخ چاپ این کتاب سال 1937 است، اما هنوز دهه ها بعد از انتشار اولیه هم اثری الهام بخش و ممتاز به شمار می رود. هیل وارد دانشکده حقوق شد، اما به علت ناتوانی در پرداخت هزینه های تحصیل، مجبور شد تا از تحصیل در رشته مورد علاقه اش انصراف بدهد.
هیل در نویسندگی با استعداد بود و این کار را سابقا در دوران نوجوانی هم انجام داده بود. او در روزنامه ها و مجلات مختلفی قلم می زد. سردبیر آخرین روزنامه ای که در آن مشغول بود، از کار او رضایت زیادی داشت و به همین خاطر او را مامور کرد تا با افراد برجسته و معروف زمانه مصاحبه کند.
ناپلئون با افراد نامدار زیادی مصاحبه کرد. از جمله مشهورترین شان اندرو کارنگی بود که او را به علت مدیریت بر شرکت فولاد ایالات متحده می شناختند سپس، هیل با تشویق های اندرو کارنگی بر آن شد تا راز موفقیت افراد ثروتمند و معروف را بررسی کند.
طی بیست سال با انسان های بسیار موفق زمانه خود مانند توماس ادیسون، الکساندر گراهام بل، جرج ایستمن، هنری فورد، المر گیتس، چارلز شواب، هنری فورد و ویلیام جنینگ برایان صحبت کرد.
بعد از بیست سال مصاحبه و کسب دانش لازم، او کتابی در همین رابطه نوشت و در سال 2017، فیلم بیندیشید و ثروتمند شوید از روی کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید ساخته شد.
تصویر 1: نقل قولی از ناپلئون هیل در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید
این فصل در مورد چه چیزهایی صحبت می کند؟
ناپلئون هیل در فصل دوازدهم از کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید، در ادامه فصل یازدهم– کیمیاگری، به گام یازدهم برای کسب ثروت می پردازد و آن را توضیح می دهد. او در این فصل به شکل ویژه به مسئله ذهن ناخوداگاه می پردازد.
ناپلئون هیل ذهن ناخوداگاه را شامل فراستی می داند که هر انگیزه فکری را که به کمک حواس پنج گانه به ذهن هوشیار می رسد، طبقه بندی و ضبط می کند . با استفاده از ذهن ناخودآگاه م توانیم افکارمان را به یاد بیاوریم. همینطور این ذهن بدون توجه به ماهیت افکار و مثبت یا منفی بودنشان آنها را در خود جای می دهد. پس این قابلیت را دارد که افکار را تبدیل به معادل فیزیکی خود کند.
باید دانست امکان کنترل صددرصد ذهن نیمه هوشیار وجود ندارد اما می شود برنامه، میل و هدف را به آن منتقل کرد. همینطور ذهن ناخوداگاه خود را، مرزی مابین ذهن محدود انسانی و فراست بی انتها در نظر بگیرید. در این قسمت هیل از خوانندگان می خواهد تا باز هم به اطلاعاتی که در فصل های مربوط به میل و اشتیاق داده شد رجوع کنند.
او اعتقاد دارد با به کارگیری اصول سیزده گانه نام برده در کتابش برای تبدیل میل و آرزو به ثروت، شما روی ذهن ناخودآگاهتان تاثیر خواهید گذاشت. همینطور توصیه می کند اگر بار اول و دوم در این زمینه موفق نبودید چندین بار امتحان کنید و صبر داشته باشید. ذهنه ناخوداگاه خود به خود و به کمک عادت تحت تاثیر قرار می گیرد . پس تنها کاری که شما باید بکنید این است که کنترل موادی را که برای تغذیه آن استفاده می کنید در دست داشته باشید.
به علاوه هشدار دیگری که مطرح می شود این است که ذهن ناخوداگاه را به حال خود رها نکنید. چون اگر شما بذر موفقیت را در آن نکارید هر چیزی که به آن برسد آن را تحت تاثیر قرار خواهد داد. رسیدن به این باور همچون کلیدی است برای گشودن ذهن نیمه هوشیار تا هیچ اندیشه نامطلوب روی آن تاثیر نگذارد.
تصویر 2: نقل قولی از ناپلئون هیل در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید
احساسات مثبت را در خدمت خود بگیرید
هیل می گوید با توجه به تحقیقات صورت گرفته، آنچه بر ذهن نیمه هوشیار تاثیر می گذارد افکاری هستند که احساساتی را به همراه خود دارند. احساس یا هیجان بیشتر از عقل ، بر تعداد زیادی از انسان ها حکمرانی می کند . بنابراین خوب است افراد با احساسات و هیجانات مثبت و منفی خود آشنا باشند.
"شما مهیا می شوید تا گیرنده درون ذهن نیمه هوشیار خود را تحت تاثیر قرار دهید تا از آن برای تحصیل ثروت استفاده کنید. بنابراین لازم است که روش کار این گیرنده درونی را بشناسید. باید به زبان او حرف بزنید و در غیر این صورت صدای مشا را درک نخواهد کرد. گیرنده ، احساس یا هیجان را بهتر از هر چیزی درک می کند".
آنگاه از هفت احساس عمده مثبت نام می برد و توصیه می کند بر آنها مسلط باشیم و جهت کنترل ذهن ناخودآگاهمان از آنها استفاده کنیم. این احساسات عبارتند از: میل و اشتیاق، ایمان، عشق، میل جنسی، دلگرمی، تخیل و امید. سپس به هفت احساس منفی می پردازد: ترس، حسادت، تنفر، انتقام، حرص ، خرافات و خشم. توصیه او این است که هر کس در طلب ثروت است باید از احساسات منفی آگاه شده و ذهن خود را از آنها خالی کند.