فصل پنجم کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید: ایمان داشته باشید که موفق خواهید شد

فصل پنجم کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید: ایمان داشته باشید که موفق خواهید شد

معرفی کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید  

ناپلئون هیل با نگارش کتاب بسیار پرفروش "بیندیشید و ثروتمند شوید"، در سطح جهانی به شهرتی فراوان دست پیدا کرد. امروزه همه او را به عنوان یکی از برترین نویسندگان در زمینه موفقیت شخصی می شناسند. هرچند که او این کتاب را در سال 1937 منتشر کرد، اما دهه ها بعد از انتشار اولیه هم هنوز اثری الهام بخش و ممتاز به شمار می رود. هیل در جوانی وارد دانشکده حقوق شد، اما به علت تنگدستی و ناتوانی در پرداخت هزینه های تحصیل در دانشگاه، مجبور به استعفا شد و به شغل سابق خود برگشت. 

او نویسنده بسیار خوبی بود و برای روزنامه ها و مجلات مختلفی می نوشت. سردبیر آخرین روزنامه محل کار هیل از نوشته‌ها و مقاله‌های او بسیار خوشش آمد و هیل را به سرپرستی مصاحبه با افراد برجسته و معروف انتخاب کرد. هیل با افراد نامدار زیادی مصاحبه می کرد. از جمله مشهورترین شان اندرو کارنگی، بود که او را به علت مدیریت بر شرکت فولاد ایالات متحده همه می شناختند.

اندرو کارنگی، هیل را ترغیب کرد تا راز موفقیت افراد ثروتمند و معروف را بررسی کند. طی بیست سال هیل با انسان های بسیار موفق زمانه خود مانند توماس ادیسون، الکساندر گراهام بل، جرج ایستمن، هنری فورد، المر گیتس، چارلز شواب، هنری فورد و ویلیام جنینگ برایان مصاحبه کرد. 

بعد از بیست سال مصاحبه و کسب دانش لازم، او کتابی در همین رابطه نوشت و در سال 2017،  فیلم بیندیشید و ثروتمند شوید از روی کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید ساخته شد. 

 

تصویر 1

 

این فصل در مورد چه چیزهایی صحبت می کند؟

در فصل پنجم از کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید، ناپلئون هیل در ادامه فصل چهارم- اشتیاق سوزان نقطه شروع همه موفقیت ها، به گام چهارم برای کسب ثروت می پردازد و آن را توضیح می دهد. در واقع می توان گفت او به رفع یکی از سوتفاهم های جدی دست می زند. زیرا بسیاری از افراد در جوامع مختلف فکر می کنند دانش به خودی خود مساوی با کسب ثروت و رفاه است . به همین دلیل است که کسب مدارک دانشگاهی و عناوین علمی اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است. 

هیل دانش را به دو نوع عمومی و تخصصی تقسیم می کند."دانش عمومی بدون توجه به اندازه و تنوع آن نقش چندانی را در تحصیل ثروت بازی نمی کند. دانشکده ها در دانشگاه های بزرگ در مجموع همه دانش های بشری را در خود نگهداری می کنند با این حال اغلب اساتید دانشگاه ها از بضاعت مالی خوبی برخوردار نیستند. 

دانش به خودی خود اسباب تنعم نمی شود مگر آن که به کمک برنامه های عملی مشخص این دانش سازمان بگیرد و به سمت هدف قطعی کسب درآمد هدایت شود. بی توجهی به این حقیقت علت سردرگمی میلیون ها انسانی بوده است که گمان می کنند دانش قدرت است". 

 

تصویر 2: هنری فورد

داستان فورد 

هیل در ادامه داستان یکی از مشهورترین افراد تاریخ کسب و کار جهان را بیان می کند که هیچ نوع دانش تخصصی ای نداشت. علیرغم این مسئله، او موفق شده بود تا سیستم منظمی را پدید بیاورد که از انبوه متخصصان و افراد دارای دانش تخصصی تشکیل شده بود . روزنامه شیکاگو اقدام به چاپ مقالاتی کرد که  در آنها فورد را انسانی جاهل معرفی کرده بودند. فورد با عصبانیت از آنها شکایت کرد و در دادگاه به دفاع از خود پرداخت.

هیل می نویسد"باسواد کسی است که می داند جوابهایش را از کجا بگیرد. باسواد کسی است که می داند جوابهایش را از کجا  بگیرد، باسواد کسی است که می داند چگونه علم و اطلاع خود را به برنامه های مشخص عملی تبدیل نماید. هنری فورد به همه اطلاعات تخصصی مورد نیازش دسترسی داشت".

 

استفاده از دانش برای کسب ثروت 

در ادامه این فصل ناپلئون هیل با ارائه ی راهکاری های مختلفی نشان می دهد که به جای اتکا کردن مستقیم به دانش برای کسب ثروت، بهتر است اطلاعات تخصصی خود را از دیگران بگیریم . بدنبال راه هایی برای خرید دانش باشیم، از متخصصین استفاده کنیم و در صورتی که واقعا از کسب دانش هدفی داشتیم برای پیدا کردن شغل دلخواه کارورزی کرده و برنامه ای را تدارک ببینیم. بسیار مهم است که دانش تخصصی کسب کنیم و آن را به دیگران بفروشیم و بالاتر از همه  ارزش نقش همکاران را در موفقیت شغلی خود بدانیم. 

هیل دو نکته دیگر را هم به تفصیل شرح می دهد: 

از نارضایتی به سود خود استفاده کنید 

هیل داستان دان هال پین را بیان می کند. او در حدود دهه 1930 تحصیلات خود را به پایان رسانده بود. در شرایط کسادی عظیم اقتصادی پیدا کردن شغل بسیار دشوار بود. او بالاخره توانست بر اساس دریافت کمیسیون به کار فروش سمعک الکتریکی اقدام کند . اما همین موقعی درهای فرصت مناسب را به روی او گشود. 

بنابراین او به مدت دو سال به انجام کاری ادامه داد که به آن راغب نبود و اگر برای این نارضایتی خود کاری صورت نداده بود هرگز نمی توانست خود را از شر آن خلاص کند. او ابتدا تصمیم گرفت که در مقام دستیار مدیر فروش شرکتش سرگرم به کار شود. در گرفتن این شغل موفق شد. همین یک قدم حرکت به سمت بالا، او را به اندازه ای ترفیع داد که بتواند از فرصت های مناسب دیگری که وجود داشتند باخبر گردد. او در جایی قرار گرفت که فرصت مناسب هم می توانست او را بیاید....نکته مهمی که می خواهم به آن تاکید کنم این است که اگر بخواهیم می توانیم  به مناصب بالا و مسئولیتهای درخور توجه برسیم, همانطور که می توانیم در صورت تمایل در قعر سازمان خود باقی بمانیم. 

تصویر 3: نقل قولی از ناپلئون هیل در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید 

نقش مهم همکاران 

در این بخش هیل باز هم از زندگی خانوادگی خود مثال می زند و ماجرای تاثیر همکاران فرزندش را در موفقیت شغلی او بیان می کند. پسر او بلر می خواست با دان هال پین برای تصدی شغلی مذاکره کند. هال پین در ابتدا به پسر او شغلی را پیشنهاد داد که پسرش می توانست دو برابرش را با کار در سایر شرکتهای رقیب بدست بیاورد. اما هیل توصیه کرد تا او این فرصت شغلی را قبول کند. زیرا اعتقاد داشت همکاری نزدیک با کسی که هرگز با سختی ها کنار نمی آید سرمایه ای است که نمی توان آن را به وسیله پول ارزیابی کرد. 

استفاده از دانش تخصصی برای کسب ثروت 

" قیمت مشخصی برای نقطه نظرهای سالم وجود ندارد. ...در پس همه نقطه نظرها دانش تخصصی نهفته است. متاسفانه برای کسانی که نمی توانند به تنعم و ثروت برسند، دانش تخصصی به سادگی قابل تحصیل است. اگر شما دارای قوه تخیل و تصور هستید این فصل احتمالا به شما نقطه نظری داده که برای ترویج ثروتی که به آن علاقمند هستید کافیست. توجه داشته باشید که نقطه نظر، مسئله اصلی است. دانش تخصصی را می توان در هر گوشه ای یافت". 

فیلم بیندیشید و ثروتمند شوید با الهام از کتابی به همین نام در سال 2017 ساخته شد. این اثر با دوبله حرفه ای فارسی هم اکنون در سایت رسابوک در دسترس علاقمندان قرار دارد.

                     

اشتراک گذاری:

پیامها