عدم تعادل بین باز بودن و بسته بودن (هوشیاری رو به بیرون و درخودبودهگی)-نویسنده جرالد هودر
کتاب صوتی راهنمای استفاده از مغز
نویسنده جرالد هودر
عدم تعادل بین باز بودن و بسته بودن (هوشیاری رو به بیرون و درخودبودهگی)
بعضی از کودکان از همان ابتدای تولد فوقالعاده باز و هوشیار هستند و بعضیها بعداز تولد رفتهرفته این خصوصیت را بدست میآورند. بچههای دسته
اول از همان ابتدا بشدت بیدار و آماده یادگیری هستند. به هر چیز جدیدی توجه میکنند، کم میخوابند و نشان میدهند که از هیچ چیزی ترس ندارند.
نیاز زیادی به حرکت و جنب و جوش دارند و هر چه در درونشان میگذرد را به یک نحوی آشکار میکنند. این بچهها گرایش شدیدی به جذب چیزها دارند
حتی بیشتر از آن حد که توان دادهپردازی آنها را داشته باشند، یعنی بیش از آنکه توان ادغام کردن دنیای اطراف را به شکل تصاویر پایدار درونی
داشتهباشند، اطراف خود را جذب میکنند. به همین دلیل همیشه این خطر آنها را تهدید میکند که به سادگی در درون جریان شدید اطلاعات دنیای بیرون
غرق شوند؛ بخصوص زمانی که هنوز بار و معنای درونی آن اطلاعات را نمیدانند. اگر والدین آنها موفق نشوند محیط اطراف را به اندازه کافی نظم و ساختار
بدهند، این استعداد خاص به شکل یک دام در سر راه آنها پهن خواهد شد. به این شکل که این کودکان برای روبرویی با سیل اطلاعات دنیای بیرون
راهبردهایی را در خود رشد میدهند که طیف وسیعی از رفتارهای نامتعارف را در بر میگیرد، از اختلال تمرکز گرفته تا شکلگیری سندروم بیشفعالی.
بازبودن بیش از حد را با سازمان دادن زندگی شبانه روزی کودک میتوان سمت و سو داد، ولی نه با محدود کردن کودک در برخورد با چیزها؛ سازماندادن
شبانه روز برای مهیا کردن شرایطی که کودک بتواند تمام چیزهایی را که همزمان به مغزش هجوم میآورند نظم بدهد، طبقهبندی کند و با اینکار آنها را به
کنترل خود درآورد.