«خیلی ساده ممکن است تمام عمر خود را فقط برای ساختن یک توستر صرف کنید»
توستر برقی وسیلة سادهای به نظر میرسد که در سال ۱۸۹۳، تقریباً مابین زمان ظهور لامپ و هواپیما اختراع شده است. این فناوری که در حدود صدسال قدمت دارد حالا در هر خانهای پیدا میشود. توسترهای خوب و کارآمد را میتوان با دستمزد کمتر از یک ساعت کار خرید.
با این وجود، توماس تویتس دانشجوی فوقلیسانس طراحی دانشگاه هنر لندن، زمانی کارش را روی چیزی که خود «پروژة توستر» مینامید آغاز کرد، متوجه شد که این وسیله ابزار بسیار شگفتانگیزی است.
او خیلی ساده، تلاش داشت تا یک توستر را از اول بسازد. او کارش را با تکه تکه کردن یک توستر ارزان قیمت آغاز کرد و متوجه شد که بیش از چهارصد مجموعه و زیرمجموعه در آن وجود دارد. حتی در ابتدائیترین مدلها هم این قطعات وجود داشتند:
مس، برای استفاده در پینهای دوشاخه ی الکتریکی. فولاد برای ساخت بخش کباب کننده و فنر بالابرنده ی نان توست. نیکل، برای ساخت قطعة گرمکننده. میکا (مادة معدنی شبیه سنگ گچ) که قطعهی گرم کننده به دور آن پیچیده میشود و البته پلاستیک برای عایقکاری سیمها و دوشاخه و ایجاد ظاهری زیبا.
خیلی سریع مشخص شد که چه میزان کار باید انجام شد. برای به دست آوردن سنگ آهن، تویتس مجبور شد به معدنی قدیمی در ولز برود که حالا تبدیل به موزه شده است. او سعی کرد با استفاده از فناوری قرن پانزدهم آهن را پالایش کند و شکست خورد. او به جای دمزن آهنگری از سشوار و برگجمعکن استفاده کرد و باز هم شکست خورد. کار بعدی او باز هم دست کمی از تقلب نداشت: او از یک روش اخیراً ثبت شده ذوب کننده و دو دستگاه ماکروویو استفاده کرد تا آهنی به اندازة یک سکة کوچک به دست آورد. در خلال کار یکی از دستگاهها از بین رفت.
کار با پلاستیک هم از نظر سختی دست کمی از کار با فلز نداشت. تویتس تلاش خود را کرد اما نتوانست شرکت نفت انگلستان را متقاعد کند که او را به سکوی نفتی دریایی ببرد تا وی بتواند قدری نفت خام جمعآوری کند. تلاش برای ساخت پلاستیک از نشاستة سیبزمینی به دلیل وجود کپک و حلزونهای گرسنه هم شکست خورد. بالاخره، راضی شد که پلاستیک را از زبالهدانی محلی تهیه کرده، آن را ذوب کند و بصورت قالب توستر در آورد. از میانبرهای دیگری نیز استفاده کرد. او آب آلودة یک معدن قدیمی در آنگلسی را الکترولیز کرد تا مس به دست بیاورد و برای نیکل، خیلی ساده، چند سکة یادبود را ذوب کرد و با استفاده از ماشین مخصوصی در دانشکدة جواهرسازی، آن را به سیم تبدیل کرد.
چنین راهحلهای میانبری اجتنابناپذیر بودند. او اعتراف کرد : «متوجه شدم که اگر میخواستم کار را از صفر انجام دهم، خیلی راحت ممکن بود تمام عمر خود را صرف ساختن یک توستر کنم». علیرغم تلاشهای فوقالعادة او برای تولید مجدد این فناوری، توستر توماس تویتس بیشتر شبیه به یک کیک تولد با ظاهر توستر بود تا یک دستگاه توستر واقعی. چراکه بدنة آن مانند بستنی ذوب شده بود. او با لبخند به من گفت «وقتی به باطری وصلش میکنم، نان را گرم میکند. اما نمیدانم اگر به برق شهری وصلش کنم چه اتفاقی خواهد افتاد». بالاخره، او شجاعت انجام این کار را به دست آورده و آن را به برق شهری وصل کرد. دو دقیقة بعد، توستر سوخت.