th.jpg)
چگونه دیدگاههایمان را نسبت به شکستها تغییر دهیم؟!
کتاب صوتی شفای قلب های شکسته
چگونه دیدگاههایمان را نسبت به شکستها تغییر دهیم؟!
اولین بار که من و لوئیز میخواستیم برای جلسهای به ساندیگو برویم، من فقط دربارۀ سؤالاتی که میخواستم بپرسم فکر میکردم. لوئیز برخلاف من توانایی ذهنی خوبی در ارائه روشهای گوناگون داشت. اما من میخواستم قبل از ارائه هر روشی، ابتدا به نوع رابطه و عوامل بروز جدایی و طلاق فکر کنم. علاوه بر آن من میخواستم به مسائل دیگری نظیر مرگ و از دست دادن عزیزان و... نیز بپردازم. تصمیم داشتم که قبل از حاضر شدن در جلسه نظر لوئیز را در این باره بشنوم، چون میدانستم که حرفهای او کمک بسیاری به من خواهد کرد.
از طرف دیگر امروزه همه لوئیز هی را مادر تفکرات جدید و خلاق میدانند. زیرا او به راحتی توانسته با ارتباط دادن جسم و روح با همدیگر دردها و مشکلات حاصل از شکستها را درمان کند. اگرچه من هم در این باره به مسائل بسیار زیبایی اشاره کردهام، اما در مقابل لوئیز شاگردی بیش نیستم. زیرا او با نگارش کتابهای فراوان موضوعات بسیار جالبی را معرفی کرده و توانسته حجم عظیمی از آنها را به همدیگر مرتبط کند و به عنوان یک موضوع کلی مطرح کند.
من هربار که به دیدن او میرفتم، او با آغوش همیشه گرم و باز خود مرا به خانهاش دعوت و با قلبی شاد و آرام برایم صحبت میکرد. او پس از کمی گفتگو از جایش بلند میشد و پنجرۀ اتاقش را باز میکرد و میگفت: آیا دوست داری که در باغ با هم ناهار بخوریم؟ فکر میکنم آنجا بهترین مکان برای ادامۀ صحبتهایمان باشد. او گفتههای خود را اینطور آغاز کرد افکار ما بوجود آورندۀ تجربیات ما هستند. رویارویی با شکستها در زندگی اصلاً عجیب نیست، زیرا آنها بخش جدانشدنی زندگی هستند. او ادامه داد و گفت: دیوید، تو در گفتههایت به این موضوع اشاره کردی که هریک از ما در زندگیمان با انواع مختلف شکستها مواجه شدهایم، حالا باید از خود بپرسی که چرا مشکلات افراد مختلف متفاوت است. این همان موضوعی است که من و تو باید بدان بپردازیم و پاسخ آن را پیدا کنیم.